هدف از این وبلاگ، اطّلاعرسانی دربارهی اسکسوالیتی Asexuality یا آمیزشناخواهی یا بیکششی جنسی است.
در مغربزمین، عمومًا آمیزشناخواهی را در زمره گرایشهای جنسی دستهبندی کردهاَند. برخلافِ افرادِ دگرجنسخواه (که نسبت به جنس مخالف کشش جنسی دارند) و افرادِ همجنسخواه (که نسبت به همجنسانِ خود کششِ جنسی دارند) افرادِ اسکسوال Asexual یا آمیزشناخواه نسبت به هیچکس کششِ جنسی ندارند.
با این حال، به بیانِ دقیقتر، آمیزشناخواهی یک گرایشِ جنسی نیست؛ بلکه عدمِ وجودِ گرایش است. آمیزشناخواهی به معنیِ «تجربه نکردنِ کششِ جنسی» است. به همین روی، واژهی «بیکششیِ جنسی» یا «بیگرایشیِ جنسی» را نیز میتوان در فارسی برایِ آن به کار برد.
افرادِ آمیزشناخواه عمومًا کسانی هستند که کشش و رغبتِ درونیای نسبت به آمیزشِ جنسی حس نمیکنند. افرادِ آمیزشناخواه در مقابلِ اکثریت مردم جهان قرار میگیرند که آمیزشخواه sexual هستند.
آمیزشناخواهی کششِ جنسی را توصیف میکند، نه کنشِ جنسی را. افرادِ اسکسوال کششِ جنسی ندارند، امّا عمومًا تواناییِ جنسی دارند؛ و میتوانند رابطه جنسی داشته باشند و دارایِ فرزند شوند. آمیزشناخواهی یک انتخاب و تصمیم نیست؛ افرادِ آمیزشناخواه انتخاب نکردهاَند که آمیزشناخواه باشند، و این حالتیست که با آن به دنیا آمدهاَند.
آمیزشناخواهی به معنیِ ناباروری نیست. آمیزشناخواهی یک بیماری یا حالتی متأثر از اختلالات هورمونی نیست. آمیزشناخواهی یک دوره موقّت نیست. آمیزشناخواهی نتیجه و برآیندِ یک تجربه ناخوشایند جنسی نیست. آمیزشناخواهی لزومًا به معنیِ نبودنِ کششِ عاطفی و احساساتِ عاشقانه نیست.
کژباوریهای بسیاری درباره آمیزشناخواهی در ایران و جهان وجود دارد. بسیاری از مردم ممکن است آمیزشناخواهی را با مختصاتی چون ترس از رابطه جنسی، تنفّر از رابطه جنسی توصیف کنند. بعضی نیز ممکن است گمان کنند که آمیزشناخواهی به هویتِ جنسیتی افراد ارتباط دارد. ما در این وبلاگ به این کژباوریها و گمانهای نادرست پاسخ خواهیم گفت.
بسیاری از پژوهشها نشان دادهاَند که حدّاقل یک درصد مردم آمیزشناخواه هستند. طبق گزارش کینزی Kinsey Report در سال 1948 میلادی، نزدیک به 1.5 درصد مردان نسبت به هیچکس کششِ جنسی ندارند. کینزی این گروه را X نامیده بود؛ که امروزه این گروه خود را آمیزشناخواه میشناسند.
در پژوهشی جدیدتر، دکتر آنتونی بوگارت Anthony Bogaret دریافت که حدود 1% جمعیتِ بالغ در دسته اسکسوالها قرار میگیرند. بوگارت معتقد بود که تعداد اسکسوالها در واقع بیش از این است؛ چون کسانی که به رابطه جنسی چندان علاقهای ندارند، کمتر در پرسشنامههای مربوط به مسائل جنسی شرکت میکنند؛ و در نتیجه در نتایج پرسشنامهها نیز تعدادِ حقیقیشان نادیده گرفته میشود.
مردان و زنان آمیزشناخواه مانند همهی افرادِ دیگر متفاوت هستند؛ و سلایق و دیدگاههای گوناگونی دارند؛ تنها ویژگی مشترکِ آنها نداشتنِ کششِ جنسی است.
اگر دوست دارید با اسکسوالیتی بیشتر آشنا شوید، این وبلاگ برای شماست. خوش آمدید.